دیروز با مامانم رفته بودم خرید یعنی کل پاساژ ها مغازه ها رو گشتم زیر سارافونی نبود
اخرش یه جا پیدا کردم همون رنگی رفتیم چادر بخرم (چادر قجری)
پروف کردم خیلی باکلاس بود خیلیم سخته خانمه کمک کرد
ولی مامانم خوشش نیومد موندم بخرم یا نه بنظرتون بخرم؟
قرار شد بریم زنجان خرید عاشق بازار زنجانم خیلی خیلی قشنگه
بنظرم ادما فقط یه بار عاشق میشن یه بار برای همیشه
حتی وقتی قهر میکنن از هم دور میشن ممکن با ادم های جدیدی اشنا بشن
ولی هیج وقت فراموشش نمیکنن حتی بعد از سالها دیدنشون حالشون خوب میشه
من هنوزم وقتی میبینمت حالم خوب میشه
حتی اولین اهنگی که برات فرستادم رو یادمه .
یادش بخیر.
چندتا اهنگ قدیمی شاد دان کردم بسی قشنگ
اهنگ غمگین اصلا گوش نمیدم افسرده میشم یعنی در حد خودکشی خخخخ
میدونستین خیلی ها بخاطر چشم زدن فوت کردن؟ منم اولش شنیدم شوک شدم
ولی متاسفانه واقعیت داره (روایت داریم از حضرت رسول)
خواهشا دعای ون یکاد و سوره ی توحید و آیت الکرسی
حتما حتما کنارتون باشه یا حداقل کسی به چشمتون زیبا اومد یه ماشاالله بگید
بدبخت به فنا نره
امروز موهام حنا گذاشتم این دفعه رنگ گرفته شرابی شد
ولی دیگه موهام نمیریزه پوسته هم نمیده (حنا خیلی خوبه )
پ ن : چیزی که فهمیدم ازدواج با ادم تحصیل کرده و پولدار یا معروف
فقط شانس میخواد اصلا ربطی به موقعیت خانوادگی و یا چیزی دیگه ی نداره
یکی از اشناهامون یه مدتت از خونه فرار کرده بود الانم شورش پرستاره
و خوشبختن و اصلا دانشگاه نرفته دختره
سلااام چند روزی نبودم دلم بسی براتون تنگ شده بود
نمیشه باهات حرف بزنم نمیتونم قربون صدقه ی خنده هات برم ولی از دور
میتونم فقط نگات کنم و حالم خوب شه
بعضیا فرق دارن هر چقدم بدتونو بگن اذیتت بکنن بازم عزیزن بازم حالتو خوب میکنن
نمیدونم اسمشو چی میشه گذاشت .
دوستم موهاشو کوتاه کرده پسرونه خیلی خوجل
(موهای سیم ظرف شویی عاطی ژوونم بسی قشنگه
خیلی دلم میخواد کوتاه کنم جلو موهام بلندباشه یکم پشتش پسرونه
یه پیچی رو فالو کردم از مو و زیبایی میگه حنا خیلی خواص داره موهای منم چش زدن
میریزه یکم عصری حنا گذاشتم ایشاالله که رنگ نگیره
موهام خیلی خوش حالت و پرپشت
تو عروسی همه تعریف میکردن ولی بعد اون قضیه موهام به فنا رفت
همش میریزه تصمیم گرفتم تا عید هفته ی دوبار حنا بزارم
پ ن :پام برسه لندن اولین کاری که میکنم موهامو کوتاه میکنم
هوا وحشتناک سرد شده یعنی هر چیم لباس بپوشی افاقه نمیکنه
میرم بیرون پشیمون میشم
یه لباس ست خریدم (برا خونه) انقده خوجله
واقعا بعضیا نمیدونم فازشون چی تو هر حالتی لایو میزارن طرف اصلا حالت عادی نداشت
اصرارم میکرد قطع نکنی میخوام بخونم ادم اینا رو میبینه از دنیا سیر میشه
من وقتی یکیو میبینم حالم خوب میشه دست خودمم نیستا اصلا اون روز شارج میشم
ولی حیف هروز نمیشه دید
دندونمو چندسال پیش عصب کشی کرده بودم چند روز پیش یکم شکسته بود درد میکرد
رفتم دکتر گفت عصب کشی میخواد فعلا دارو نوشته اگه خوب نشد برم عصب کشی کنه
خیلی سخت گرونم شده خیلیی
دیروز همسایمون فوت کرده بود همه جمع شده بودن دم پنجره ی اتاقم هی حرف میزدن و میخندیدن
انگار اومده بودن مهمونی یه پیچی هس کارتون های دهه 60 رو میزاره مت بابا لنگ درازو
لوسین و کلی کارتون دیگه اصلا حال ادم خوب میشه
بچه که بودم بابام برام پلی استیشن خریده بود اون موقع ها اسمش( اتاری) بود خخخخ
فقطم قارج خور بازی میکردم چند روز پیش این بازی رو پیدا کردم و همش
دارم بازی میکنم بسی بحاله بعضی از مرحله هاش خیلی سخت
بعضی از وب ها باز نمیکنه
کی خوب میشم اخه دل دردم اضافه شد لعنتی
چند شب پیش تموم بدنم درد میکرد عین این معتادا که خمار میشن خدا نصیب نکنه
سردمم بود نمیتونستم بلند شم از جام
بیچاره دانشجوهایی که جونشونو از دست دادن دوستمم دانشگاه علوم تحقیقات )درس میخوند از
شانسش اونرو کلاس نداشت
چند روز بود گلوم درد میکرد بلاخره امروز رفتم دکتر دوتا امپول هم زدم
اصلا از این هوا خوشم نمیاد خیلی سرد شده کاش زودتر بهار بیاد
حس میکنم دیگه حوصله ی خیلی چیزا رو ندارم دیگه مت قبل نیستم
یه خونه ی ویلایی نزدیکی خونمون هست بسی خوجله دوبلکس) شنیدم میخوان بفروشن
خدا کنه بفروشن ما بخریم بابامو راضی کردم
اپارتمان اصلا خوب نیست ادم اصلا ارامش نداره
حتی مال خود ادم باشه
همیشه دلم میخواست یه خانواده ی پرجمعیتی داشتم 5 و6 تا خاله
و چندتا ابجی بزرگتر از خودم
تصور اینکه وقتی همه یه جا جمع میشدیم خیلی خوب بود
ولی حیف نه خاله دارم نه ابجی داداشم و خانوداش ایران نیستن من خیلی دوستشون دارم
من همیشه تنها بودم خب هم خوبه هم بد دوستامم که اصلا نباشن بهتره
پ ن : کم مونده رویاهام به واقعیت بپیوندند
گاهی وقت ها در مورد اسم ها فکر میکنم مثلا اسم خودم ساعت ها با خودم تکرار میکنم
یه ادم دیگه ای رو میون اسمم پیدا میکنم واقعا این اسم منه؟ .
خدا یا صدامو نمیشنوه یا اذیتم میکنه خسته شدم دیگه تمومش کن
از ادمای اطرافم از خودم از اینکه نمیتونم برم سراغ کاری که سال هاست عاشقشم
بچه ها برام دعا کنید
پ ن :برف میباره
دیشب بلاخره اکانت گوشیم درست شد
تم انتخاب کردم کل صفحه ی گوشیم حتی صفحه ی پیامام همون رنگ تم شد
بسی خوجل شد یه چیز خوبی که گوشیم داره داغ نمیکنه شارجم تموم نمیکنه تا اخر شب میمونه
بزنم به تخته خخخخ
پ ن : اونایی که همش از خودشون دم میزنن هیچی ندارن در واقع فقط از عقده هاش میگن باور نکنید
چقد از ادم های پرو بدم میاد
زنداداشم میخواست بره حموم اومده پایین شامپوی منو گرفت برد دیگه پس نیاورده
خب نمیگه من لازم دارم امروز صبح بابام رفت از داروخونه خرید
تصمیم گرفتم عید خونه ی بعضی از فامیلا نرم
یه کت لی خریدم بسی خوجل ولی قیمتها نجومی بود لعنتیا
مردم فامیل دارن منم دارم خخخخ
زن عموم عروساش خواهرش همش پشت سر زنداداشم حرف میزد
و دلش میخواس به گوشش برسه و دعوا کنیم
منم گفتم عروس خوت از همه بدتره معلوم نبود چی گفته بود به عروس و یه عوایی شد
و زنگ زد خونمون و کلی حرف بارم کرد و رفتم خونشون ولی هیچ کدوم گردن نگرفتن
دیگه باهاهشون حرف نمیزنم مردم مریضن
همیشه به رویاهاتون فکر کنید یه روی به واقعی میشه
یه رویایی که من همیشه بهش فک میکردم کم کم داره براورده میشه
مامانم چند روز شبا غذا درست نمیکنه اصلا تنبل شده بابامم همکاری میکنه باهاش
میگن همیشه که برنج نمیشه سیب زمینی تخم مرغ نیمرو
خودم دست به کار شدم درست میکنم
عاقا درمان مامانم برای درد دستم و سرماخوردگی و گلو دردم بلاخره جواب داد
هر روز صبح بهم سیب زمینی تنوری میداد اونم چندتا خب خوشمزه میشد
شبا هر شب شیر میخوردم و انواع دمنوش که شبانه روز میخوردم
یعنی سر میکشیدم که مزه ی بدشو نفهمم و عدسی هر روز میخوردم
از پای مرغ بگیرین ابش که خیلی مقوی بود مجبور بودم
و بلاخره جواب داد خوب شدم دستم دیگه درد نمیکنه اصلا نمیتونستم ت بدم
سرماخوردگیم هم دو روزه خوب شد
پ ن: فدای مامانم بشم که فرشته ی نجاتم شد خدا همه ی مامانا رو حفظ کنه
دلم برف میخواد
همه ی شهر های کوهستانی باریده حتی استان فقط ما سرماشو احساس کردیم
زنداداشم برام یه شال خریده از مشهد زرد ادم برا دشمنش همچین چیزی نمیخره عکسشو
فرستادم تو گروه میگفتن گونی؟ حالا میدونه همه ی لباسام خوجله
میگه سر ببینم سرم کردم میگه واییی چقد بهت میاد میخواستم بزنم لهش کنما
معدم خیلی درد میکرد اعصابم داغون هیچ کاری نمیتونستم بکنم
قرص خوردم زنجبیل خوردم فاید نکرد اخرشم مامانم
دمنوش داد خوب شدم خیلی خیلی بده لعنتی
سه روز گوشیمو دادم ریجستر کنن 200تومن شده
چه وعضشه اخه خوب پول درمیارن
پ ن : با مامانم رفته بودم فروشگاه یه خانمی ازم خواستگاری کرد برا نوه ش
هی میگه انقد پسر خوبی پاک زنش میشی؟ باشه؟ همون جا انتظار داشت بله رو بدم
بیرون مگه جای خواستگاری کردن اخه
موهام موخوره داشت کوتاه کردم چند سانت لعنتی کوتاه شدتا کمرم بود
امروز رفتیم خونه ی دوست داداشم دو سه روزی بود اومده بود ایران
شلوار کوردی پوشیده بود 10 نفر توش جا میشدن
بعد اینا طبقه ی 3میشینن مارو با اسانسور برد خودش درست کرده بود
خندمم گرفته بود سرگیچه هم گرفته بودم
گوشیمو اورده بود دایی جانم خریده بود
پ ن :یه پسره بود بهم میگفت ابجی من جای داداش کوچیکترت و به این بهونه هی
بهم پیام میداد
منم اصلا ازش خوشم نمیومد بعد که منو دیده بود اونم اتفاقی
فاز عاشقی گرفته بود منم گفتم چطوری داداش یعنی قیافش دیدنی بود
حالشو گرفتم دیه رفت که رفت ولا بچه پرو واقعا دیه حوصله ی این چیزا رو ندارم
چند ماهی میشه دوباره خدا رو تو قلبم احساس میکنم دیگه
هیچ وقت از قلبم بیرون نرو همه ی دلخوشیمی
خدایا مرا ببخش برای گناهانی که لذتش رفته اما مسئولیتش مانده
خدایا هر گره که به دست تو باز شد من به شانس نسبت دادم
و هر گره که به دستم کور شد مقصر تو را دانستم کمک کن تا
بفهمم تو کنار منی نه روبروی من خدایا حکمت و قسمتت بماند
برای آنان که درکش میکنند
برای من فقط معجزه کن خدایا هیچ شباهتی به یوسف ندارم نه
رسولم نه زیبایم نه برای کسی عزیزم
فقط در چاه افتاده ام کاروانی بفرست .
پسر عمم زنگ زد خونمون من جواب دادم
تاحالا باهاش حرف نزدم که فقط درحد سلام
اول فکرد اشتباه گرفته گفت منزل دایی.؟ گفتم بله
این اومدحالا کل فامیلم هست از همه میپرسه
فلانی تو جواب دادی من زنگ زدم؟منم لو ندادم موند تو کف صدام
روزت مبارک مامان قشنگم
یه روسری قرمز خوجل خریده بودم برا خودم مامانم خیلی خوشش اومده بود
امروز همونو کادو کردم دادم بهش بسی ذوق کرد یه بار فقط تولد سر کردم نو بود
مامانم برام یه کیف خوجل خرید نگهش داشتم برا عید(بخاطر اینکه اسمم فاطمه هست)
خون تی فقط خونه ی عاطی کل خونه رو شستن
من جای تو بودم نابود میشدم خخخ خدا قوت
ما هنوز شروع نکردیم فقط آشپز خونه رو باید بشوریم
بقیه جاها تمیزه کرسی رو برداشتیم خونمون قشنگ شد برا شب یلدا گذاشته بودیم
پ ن : من هر دفعه که عکس هاتو میینم ذوق مرگ میشم که
رفته بودم شال (پلیسیه ی ) بخرم
فروشندش رژ لب قرمز زده بود تا پایین لبش دقیقا تا زیر چونش بود
چندبار نگاش کردم اصلا هنگ کرده بودم
بعضیام وحشتناک میکاپ میکنن ادم وحشت میکنه به خودتون رحم نمیکنیدلااقل به ما رحم کنید
واقعا با دیدن یکیشون ترسیدم
واییی چقد این بچه های که حرف گوش نمیدن و همش گریه میکنن رو مخن متنفرم یعنی
تربیت نمیدن میگن بچس دیگه عقلش نمیرسه
خدا از اینا نصیبمون کرده هروز باید تحملش کنم
چقد منتظرم تابستون از راه برسه و ببینم کارام درست شده و.
عاقا من هنوز هیچی نخریدم کفش باید بخرم لوازم آرایش ( یه جا اف زده 70درصد
میخوام از اونجا بخرم
مگه میشه خاطراتتو فراموش کنم ؟ پارسال همین موقع ها بود پیام داد من ذوق مرگ شدم
وقتی رفتم پیویش گردن نگرفت گفت من؟ پیام دادم؟ نه گفت تو اول پیام دادی
حالم پرسید و عیدو تبریک گفت و خدافظی
خب خودم گند زده بودم غرورم اجازه نمیداد منت کشی کنم
وقتی میگفتم همین الان سلفی بگیر بچم فوری میفرستاد
همیشه صدام میکرد خوشگله بعضی موقع هام بهم میگفت دماغو
یادش بخیر.فقط از دور هواتو دارم و عکساتو میبینم
هنوزم برام عزیزی هنوزم دوست دارم که
"بهار می آید" تا تن هیچ درختی عریان نماند، لبِ هیچ طاقچه ای گرد وغبار نباشد. "بهار می آید" تا بهانه ای باشد برای کوبیدن در خانه ای که صاحبش چند سال و اندیست چشم به انتظار است که عطری آشنا آمیخته با بوی بهار نارنج های حیاط مشامش را پر کند. "بهار می آید" تا با زبان بی زبانی بگوید ،روزهای سرد وبی رحمی که از تو پوست ها کنده اند، پوست می اندازد و از پس تمام آن روزها ایامی می آید که به کام تو باشد و خورشید منحصرا برای گرمی دلِ تو بتابد
آری، بهار بهاییست برای تحمل تمام آن سردی های استخوان سوز جانِ دل، بهار که از راه رسید لی لی کنان به استقبالش برو، تنگ در آغوشش بگیر. چشم بدوز به چشمدانش و از حالِ خوب و سرزندگی و عطر خوشبختی که با خودش آورده سهم سوغاتی ات را بردار.
#ریحان_دال
خداروشکر عید دیدنی تموم شد بعضی از فامیلا خیلی سیریش بودن
ما از صبح چندتا رفتیم عید دیدنی یعنی سیریش شده بودن باید چایی بخوری
میوه شکلات آجیل به زور و التماس دیگه میخوردم
ولی به عیدی دادنشون می ارزید
دیشبم عمم و دختراش و شوهراشون اومدن سرزده شام اونم دیر وقت مام شام خورده بودیم
از بیرون شام سفارش دادیم
پ ن: 1سال نوشابه رو ترک کردم شمام نخورین معده رو نابود میکنه
مخصوصا (سس سفید که سم برا کبد) سرطان کبد میگن من اصلا نمیخورم پیازم خوب نی برا معده
کسی که قرار تا اخر باهات بمونه و مـثلا شریک زندگیت باشه نباید بهت دروغ بگه
حالا هر جوری که هست تو هر شرایطی که هست واقعا بعضی موقع ها میمونم تو کار ادما
حتی اسمشونو دروغ میگن و میخوان شریک زندگیت باشن
من باشم که حتی اسم همچین ادما رو نمیارم
امروز هوا خیلی خوب بود بهاری بود اصلا
بارونم نبارید خدا کنه دیگه نباره
سیزده بدر داییم ناهار دعوتمون کرد دیگه بیرون نرفتیم بعد ناهار خوابیدیم همه خخخ
عصری رفتیم دریاچه چندتا عکس گرفتیم و برا خودم شیرنی کیشمیشی خریدم و شب اومدیم خونه
دریاچه نزدیک خونمونه دوستای مامانمو به زور میبرم اونجا
برادر زادم 5تا جوجه خریده منم که هلاک
دیگه روم نشد بگم یکیو بده بهم
به بهونه ی غذا دادن هی میرن پیششون
امروز هوا خیلیییییی خوب بود
با پارسا رفتیم کوچه با چادر گل گلی و دمپایی لاانگشتی
عکس گرفتم فرستادم برا عاطی خخخخخ
همسایه ها همه اومدن بیرون تا ظهر بیرون بودم
اگه هوا خوب باشه فکنم همیشه تو کوچه پلاس باشم با این تیپم
ماشین رد میشد اصلا نگا نمیکردم
صبح رفتم عکاسی چندتا از عکس هامو دادم چاپ کنه و یکیشو قاب کنه
موقع سال تحویل گرفته بودم
خیلی قشنگ شده بود دختره گفت با گوشی گرفتی خیلی قشنگ شده
از عید شروع کردم از پوستم مراقبت میکنم
کرم دور چشم هرشب میزنم کرم روشن کننده ماسک و اسکرایب میزنم
لوسیون صورت حیف پوستمون خراب شه پیر شه شمام نزارین
روغن گل بنفشه هم برا رشد مو و ابرو عالی من جلوی موهام میزدم الان کامل پر پشت شده
و تخم شنبلیه هم عالی برا رشد مو
پ ن : وقتی قول یه چیزی رو بهت میدن دیگه هیچی جز اون فکر نمیکنی
حتی اون ادم هایی که برات عزیز بودن آیندت فقط میشه اون خدا کنه بشه
هیچ وقت نشد سوار ماشین بشم و حالم بد نشه سرگیچه و حالت تهوع میگیرم تا شب
فقط دوای دردم موزیک و هندزفری و هدفن
هدفنم داره خراب میشه باتریش ضعیف شده یهو خاموش میشه
این روزا اصلا خوب نمیگذره برام .
پ ن : من موندم چه جوری طرف با دختری که باهاش دوست نیست و هیچ رابطه ی ندارن
هدیه میخره میفرسته براش؟
اونوقت برا دوست دخترش شرط میزاره که
اگه هر چی بخوای میخرم برات (حتی از راه دور) خخخخخ
انقد از این موردا برام تعریف کردن بنظر منکه طرف مریض همین
با همچین ادمی اصلا نباید یه ثانیه هم حرف زد کثیفن
من عاشق اهنگ های هنگامه ام خیلییی قشنگه مخصوصا اهنگ ایون رویا
فیلم سال های دور از خانه و هیولا خیلییییی باحاله حتما دان کنید
مخصوصا اون قسمتی که خان عمو با لهجه ی ترکی میگه صٍدا میاد یا مگه اینجا دوکان
میگه کسی حق نداره غیر خان عمو زر بزنه خخخخ
چقد حس خوبی به دوستم بگه (چشماش خیلی خوشگله)
پ ن : حالم خیلی خوبه
عاقا یعنی هلاک استندآپ کمدی علی مشهدیم اصلا روحم شاد میشه وقتی نگاه میکنم
ماجرای سربازیش ازدواجش رانندگیش صدای ژیان که درمیاره
داشتم پشت ویترین کفش نگاه میکردم یارو از مغازه داشت منو نگاه میکرد
از کفشاش خوشم نیومد راه افتادیم با دوستم بریم بیرون یارو سریع اومد
دونبالمون که خانم کفشامون قشنگه جنسش خوبه افتاده دونبالم التماس میکرد
منم اصلا محلش نکردم مرتیکه هیز
الهیییی که سرنوشتتون با کسی که دوستش دارین گره بخوره
دوستم مانتو فروشی داره خبر داد که مانتوهای عیدو اف زدن بیا بخر
یعنی مانتوهای 120 تومنی رو میدادن 48 تومن
خیلیییی خوشگل بود رو هوا میزدن سایز 38 فقط اندازه ی من بود پروف کردم خیلیی بهم میومد
خریدمش یه ساعت پیشش نشستم حرف زدیم از دوران دیبرستانم فقط افسانه
وفادار مونده
به افسانه میگفتم یعنی ببینم کی از این مانتوها برا عید خریده بهش بگم قیتشو بسوزه
پ ن :دلم برات تنگ شده که
برایت آرزوهای ساده می کنم
آرزو می کنم شب ها خواب های خوب ببینی و صبح ها سر حوصله ملافه های سفید را مرتب کنی،
پنجره اتاقت را باز کنی و هنگامی که چایت را می نوشی آفتاب روی گونه ات بنشیند.
آرزو می کنم به کسی که دوستش داری بگویی، دوستت دارم
اگر نه امیدوارم قدرت این را داشته باشی که لبخندهای مصنوعی بزنی
آرزو می کنم کتاب های خوب بخوانی،
آهنگ های خوب گوش کنی،
عطر های خوب ببویی،
با آدم های خوب حرف بزنی
و فراموش نکنی که هیچ وقت دیر نیست بودن چیزی که دوست داری باشی
#روزبه_معین
درباره این سایت