موهام موخوره داشت کوتاه کردم چند سانت لعنتی کوتاه شدتا کمرم بود
امروز رفتیم خونه ی دوست داداشم دو سه روزی بود اومده بود ایران
شلوار کوردی پوشیده بود 10 نفر توش جا میشدن
بعد اینا طبقه ی 3میشینن مارو با اسانسور برد خودش درست کرده بود
خندمم گرفته بود سرگیچه هم گرفته بودم
گوشیمو اورده بود دایی جانم خریده بود
پ ن :یه پسره بود بهم میگفت ابجی من جای داداش کوچیکترت و به این بهونه هی
بهم پیام میداد
منم اصلا ازش خوشم نمیومد بعد که منو دیده بود اونم اتفاقی
فاز عاشقی گرفته بود منم گفتم چطوری داداش یعنی قیافش دیدنی بود
حالشو گرفتم دیه رفت که رفت ولا بچه پرو واقعا دیه حوصله ی این چیزا رو ندارم
درباره این سایت